پیشرفت در موسیقی یکی از اهداف و آرزوهای هر نوازندهای است، ولی باید بدانیم که هیچ پیشرفتی بی دلیل نیست و پشت آن رازهایی نهفته است! یکی از ضروریات پیشرفت در مسیر موسیقی، یادگیری علومی مثل تئوری موسیقی، هارمونی، سلفژ و… است. یادگیری این مهارتها لازم است ولی کافی نیست!
دستهای دیگر ازمهارتها وجود دارند که مهارتهای نرم (Soft skills) نامیده میشوند. درواقع این مهارتها مجموعهای از تواناییها و ویژگیهای شخصیتی هستند که به ما کمک میکنند راحتتر مسائل را حل کنیم، ارتباطهای موثرتری بگیریم و راحتتر بتوانیم خود را با شرایط جدید وفق بدهیم. نوازندگان بزرگ علاوه بر مهارتهای موسیقایی، به پرورش این دسته از مهارتها نیز اهمیت زیادی میدهند. ما در این مقاله چند مورد از مهمترین مهارتها را با شما به اشتراک گذاشتیم. پس ادامهی مقاله را از دست ندهید! مهمترین مهارتها برای پیشرفت در موسیقی عبارتند از:
1. تمرین منظم
همانطور که یک ورزشکار برای رسیدن به تناسباندام و قدرتبدنی به طور مرتب تمرین میکند، یک نوازنده هم برای ارتقای مهارتها و نواختن قطعات موسیقی به طور ماهرانه، نیاز به تمرین مداوم دارد. تمرین، عضلاتبدن و حافظهی ماهیچهای ما را تقویت میکند و باعث میشود تا تکنیکهای نوازندگی را به طور کامل یاد بگیریم و بر آنها مسلط شویم.
“چگونگی تنظیم برنامهی زمانبندی، از بسیاری از جهات میزان خلاقیت شما را در زندگی نشان میدهد. برنامهی زمانبندی شده از بی نظمی و هوسبازی جلوگیری و مانند یک تور ماهی گیری برای صید روزها عمل میکند.”
آنی دیلارد، نویسنده(annie dillard)

چگونه تمرین بهتری داشته باشم؟
برای بالابردن بهرهوری تمرین، لازم است که چند نکته را رعایت کنیم:
- برنامهریزی داشته باشید: برای تمرینتان برنامهریزی کنید و زمانی را به طور مرتب به آن اختصاص دهید.
- اهداف واقعبینانه تعیین کنید: اهدافی را برای خود تعیین کنید که قابل دستیابی باشند و به تدریج آنها را ارتقا دهید.
- روی تکنیکهای ضعیف تمرکز کنید: بخشهایی از نواختنتان که نیاز به اصلاح شدن دارد را شناسایی کنید و روی آنها تمرکز بیشتری داشته باشید.
- با صبر و حوصله تمرین کنید: پیشرفت در موسیقی زمان بر است، پس ناامید نشوید و به تمرین مداوم ادامه دهید.
- از یک معلم موسیقی خوب کمک بگیرید: یک معلم میتواند به شما در یادگیری تکنیکهای صحیح نوازندگی و رفع اشتباهایتان کمک زیادی بکند. اگر دنبال یک راهنما تو این مسیر میگردی پاراگراف بعدی را بخون 😉
استادیار چیست؟
هرچند طراحی یک برنامه مفید خیلی هم کار سادهای نیست ولی یک برنامهی اشتباه میتواند هنرجو را حسابی سردرگم کند و به مسیر اشتباه هدایت کند. به همین خاطر تیم دوسل دورهای به نام استادیار طراحی کرده است.در این دوره، ما به شما کمک میکنیم با توجه به ویژگیهای شخصیتی و شرایط زندگیتان، برنامهای هدفمند برای تمرینتان طراحی کنید تا بتونید بالاترین بازده را از زمان تمرینتان داشته باشید.

2. هدفگذاری
اولین و مهمترین قدم، هدفگذاری است. هدف، مسیر را برای ما روشن میکند و میتواند پله به پله ما را در مسیر پیشرفت در موسیقی جلو ببرد. وقتی که ما بدانیم به دنبال چه چیزی هستیم، با شور و اشتیاق بیشتری برای رسیدن به آن تلاش میکنیم و با چالشهای موجود در مسیر راحتتر کنار میآییم.
همچنین هدفگذاری باعث میشود تا تمرکزمان را حفظ کنیم و از هدررفتن وقت جلوگیری کنیم. در مسیر موسیقی، هدفگذاری این امکان را به ما میدهد تا به یادگیری موسیقی، معنا و مفهوم دهیم و آن را از یک فعالیت صرفا تفریحی، به یک مسیر هدفمند تبدیل کنیم.
3. مقابله با کمالگرایی
یکی از جدیترین مشکلات نوازندهها در مسیر پیشرفت در موسیقی، کمالگرایی است. شاید برای شما این سوال پیش بیاید که ویژگی افراد کمالگرا چیست؟ نوازندگان کمالگرا از اشتباهکردن میترسند و دائما ترس از قضاوت شدن دارند. این ترس منجر به اضطراب شدید، استرس و حتی بعضی اوقات حملات پانیک میشود. این فشار به مرور میتواند منجر به کاهش عزتنفس، عدمرضایت و حتی کنار گذاشتن موسیقی برای همیشه شود.
علاوه بر این، کمالگرایی مانع پیشرفت در موسیقی میشود. ترس از شروع و تمرکز زیاد روی موضوعات بی اهمیت، باعث میشود نوازنده نتواند به اندازهی کافی روی جنبههای اصلی تمرکز کند و همین موضوع باعث عدم پیشرفت او شود. در واقع مقایسهی خود با دیگران و تمرکز بر اشتباهات، بجای لذت بردن از نواختن، میتواند منجر به مشکلات روحی مثل اضطراب و افسردگی شود.
4. مدیریت استرس
اضطراب و نگرانی، پاسخ طبیعی بدن ما به یک تهدید یا خطر است؛ درواقع حسی است که برای محافظت از جان ما ایجاد میشود. هر زمان که احساس نگرانی میکنیم، آدرنالین در بدن ما ترشح میشود. فرقی نمیکند در حال عبور از یک خیابان شلوغ باشیم یا نگران بد اجرا کردن روی صحنه.
راهکارهای کنترل استرس هنگام اجرا
استفان کورتیس روانشناس میگوید: “مهمترین عامل روانی در شروع اضطراب اجرا، نگرانی نوازنده از پیامد و نتیجهی اجرا است.”

چه عواملی باعث بوجود آمدن استرس میشوند؟
گلن ویلسون در کتابِ روانشناسیِ اجراییِ هنرمندان، ریشههای اضطراب اجرا را به سهدسته تقسیم میکند. در ادامه هر کدوم از موارد را به طور مختصر توضیح میدهیم:
1.طبیعت و ذات فرد: ذات فرد نقش اصلی را در میزان و نحوهی تجربهی اضطراب ایفا میکند. ویژگیهای شخصیتی مانند کمالگرایی، کنترلگری و نگرانی، باورهای منفی مانند “من به اندازه کافی خوب نیستم”، افکار و احساسات مزاحم، همگی میتوانند به افزایش اضطراب دامن بزنند.
2.کاری که در دست انجام است: هر چقدر اجرای یک قطعه برای نوازنده مشکلتر باشد یا از آمادگی کمتری برای اجرای آن قطعه برخوردار باشد و تمرین کافی نداشته باشد، استرس بیشتری را در هنگام اجرا یا قبل از آن، تجربه میکند.
3.شرایط اجرا: در کنار موارد ذکر شده، بعضی از موقعیتها، خیلی سختتر از بعضی دیگرند. برای مثال اجرا روی صحنه به مراتب استرسزا تر از اجرا جلوی یک جمع خانوادگی است، یا شرکت در آزمون برای ورودی دانشگاه در یک کشور خارجی، میزان استرس خیلی زیادی را به یک شخص وارد میکند.
5. افزایش تمرکز
تمرکز مهارتی است که به همهی نوازندهها، چه مبتدی چه حرفهای، کمک میکند اجرایی دقیقتر و پراحساستر داشته باشند. وقتی که نوازنده متمرکز باشد، میتواند تمام حواسش را به موسیقی اختصاص دهد و از حواسپرتیهای محیطی دوری کند. این کار به او کمک میکند تا جزئیات ظریف موسیقی را درک کند و به بهترین نحو آنها را اجرا کند.
6راهکار عملی برای تمرکز بیشتر هنگام تمرین
همچنین تمرکز به نوازندگان کمک میکند تا قطعات موسیقی را به خاطر بسپارند و آنها را بدون نیاز به نگاه کردن به نتها اجرا کنند. در نتیجه به آنها آزادی و اعتماد به نفس بیشتری در حین اجرا میدهد و به آنها اجازه میدهد تا با مخاطبانشان، ارتباط برقرار کنند. از فواید دیگر تمرکز میتوانیم به این نکته اشاره کنیم که به نوازندگان کمک میکند تا احساساتشان را از طریق موسیقی به طور کامل بیان کنند. آنها میتوانند با ظرافت و دقت بیشتری بنوازند و احساسات خود را به مخاطبان القا کنند.
6. حفظ قطعه
حفظکردن قطعه یکی از چالشهای همیشگی نوازندهها، چه مبتدی و چه حرفهای، بوده و هست و احتمالا خواهد بود. زمانی که بتوانیم یک قطعه را به شکلی عمیق و دقیق حفظ بکنیم، بیشترین حد آزادی را روی صحنه داریم؛ چرا که دیگر لازم نیست درگیر نت باشیم و میتوانیم تمرکزمان را روی احساسات و ارتباط با مخاطب بگذاریم. مهمترین موضوع در مورد حفظ کردن قطعه، این است که بدانیم روشهای حفظیات افراد با هم دیگر متفاوتند و ممکن است روشی که برای شما کار میکند برای دوست شما کار نکند. برای مثال نوازندههایی که با تئوری موسیقی آشنایی دارند میتوانند از طریق تحلیلهای هارمونی خیلی راحتتر قطعات را حفظ بکنند در حالیکه سایرین از این روش نمیتوانند استفاده بکنند.

احتمالا با خواندن این مقاله متوجه شدید که یادگیری مهارتهای نرم برای هر نوازنده از نون شب هم واجبتر است! این مهارتها میتوانند سرعت ما را برای پیشرفت در موسیقی دو چندان کنند و ما را در مسیر درست قرار دهند. بنا به اهمیت این جریان تیم دوسل، طرح استادیار را برای اولین بار در ایران راهاندازی کرده است! در این طرح مجموعهای از همهی مهارتهایی که گفته شد در کنار مهارتهای دیگری که در مسیر موسیقی نیاز دارید، به شما آموزش داده میشود. برای دیدن جزئیات بیشتر در مورد این طرح روی عکس زیر کلیک کنید.

3 پاسخ
منم با دوسل موافق هستم که مهارت های نرم از نون شب برای نوازنده واجب تره ، مجموعه مهارت های فردی و روتین و سبک زندگی خیلی در مسیر یادگیری موسیقی نقش پررنگی داره ، من از وقتی ویولون رو شروع کردم بهش به چشم یک معلم زندگی نگاه کردم و خیلی از نظر شخصیتی ظرف من بزرگ تر شده ، صبورتر ، پرتلاش تر ، امیدوارتر، حتی شادتر شدم و مجموعه استادیار کمالگرایی که باهاش درگیر بودم رو هدف قرار داد ممنونم و امیدوارم روزی نوازنده خوبی بشم
صدف جان دقیقا همینطور که خودت اشاره کردی، فرآیند یادگیری یک ساز علاوه بر جنبهی موسیقیایی، توی خیلی از زمینه های دیگهی زندگی هم به ما کمک میکنه.
خوشحالیم که استادیار برات مفید واقع شده 🙂
پویا و پایدار باشین